ما در اتمسفر امروزی که کودکان و نوجوانان با تکنولوژی و فناوری پر سرعت و بهروز سروکار دارند باید بدانیم که چگونه داستانها و قصههای شخصیتهای همچون رستم و سهراب را برای آنان بازگو کنیم تا به نوعی ارتباط متعادلی میان آنها برقرار شود. زمانی که منتقدان از ضعف در این حوزه سخن میگویند دقیقاً همین برقراری تعادل است که هنوز برقرار نشده است.
در مبحث تجاریسازی منتقدان از مرچندایزینگ زیاد یاد میکنند و میگویند که بیشتر تولیدکنندهها و سرمایهگذاران فرهنگی از این امر غافلاند و شاید همین غفلت باعث شده که در حوزه خلق کاراکتر و شخصیتهای بومی ضعیف باشیم.
بیشتر تولیدکنندگان به دلیل آزمون و خطا در کاراکترهای خارجی ترجیح میدهند از کاراکترهای فروزن، باباسفنجی، اسپایدرمن و… استفاده کنند تا به کاراکترهای بومی و ایرانی ببازند، چه راهحلی وجود دارد که از این بخش خودباختگی عبور کنیم و به مرحله کاراکترسازی بپردازیم و در حوزه تجاریسازی فعالتر عمل کنیم، درباره این موضوع حامد تأملی پژوهشگر و طراح حوزه صنایع به خبرنگار مهر میگوید: من هم اتفاقاً در این زمینه خیلی فکر کردم اما جز راهحلهای دولتی چیزی به ذهنم نمیرسید یعنی چه در حمایت کاراکتر ایرانی و چه در جلوگیری از نشر کاراکتر خارجی زیرا به غیر از این دو حالت هر چیزی بگویم درست از آب درنمیآید.
این پژوهشگر درباره مبحث تجاریسازی ادامه میدهد: در حوزه صنایع فرهنگی بالاخره باید بدانیم که بحث تجاریسازی کاملاً با قواعد بازار پیش میرود، زیرا تولیدکننده به دنبال این است محصولی را تولید کند تا برای بنگاهاش سوددهی داشته باشد، خب قاعدتاً بحث عقلی و منطقی هم همین است که بر روی محصولی سرمایهگذاری کنند تا باعث ضرر و زیان نشود. به همین خاطر تا این زیرساختها قانونی و حقوقی اصلاح نشود ما نمونههای موفق در زمینه کاراکترسازی خیلی کمی خواهیم داشت نمیگم اصلاً نخواهیم داشت اما بسیار کم.
….
برای مطالعه ادامه این متن، به لینک زیر مراجعه نمایید: